All rights reserved. استفاده از مطالب با "ذکر منبع" آزاد است


contact: zaramajidpour@gmail.com


---------------------------------------------------------------



Wednesday, October 31, 2012

به جای شاخ کرگدن، از ناخن پام استفاده کنيد!

نويسنده: زارا مجيدپور, ١٠ آبان ١٣٩١
.
سفارتخانه چين در آفريقای جنوبی اعلام نمود که تاکنون پاکت حاوی ناخن دريافت ننموده است اما به زودی اين سفارتخانه با موجی از پاکتهای ارسالی حاوی ناخن روبرو خواهد شد.
.
Rhino1

.
شهرزادنیوز:مارک ويلبی، مرد سفيدپوست اهل آفريقای جنوبی، برای شنيدن صدای اعتراض و مبارزه اش عليه سلاخی کرگدنهای اين کشور، آن هم به دليل استفاده از شاخشان، به پست خانه ای رفت. روی مبلی نشست و سپس روزنامه ای روی زمين پهن کرد. جوراب هايش را از پايش خارج نمود و همان جا ناخن های پايش را گرفت. ويلبی ناخن های گرفته شده را داخل پاکتی گذاشت و به آدرس سفارتخانه چين در شهر پرتوريای آفريقای جنوبی پست نمود.
 
اين اقدام مارک ويلبی توسط دوربينی ضبط و در يوتوب قرار داده شد(1) اين عمل نه تنها به سرعت با واکنش مثبت مردم روبرو گردید و آنها را برای ارسال ناخنهای کوتاه کرده اشان به قصد سفارتخانه چين به پستخانه ها کشاند، بلکه خبر اين کار در نشريات معتبر جهانی نيز بازتاب يافت.
 
از آن جا که ماده اصلی تشکيل دهنده شاخ کرگدن "کراتين" در مو و ناخن انسان نيز موجود است، مارک ويلبی چاره ای انديشيد تا برای شنيدن صدای اعتراضش و پيش از آن که نسل کرگدنهای آفريقای جنوبی منقرض گردد، کاری صورت دهد. "من اين کار رو برای توهين به مقامات چينی انجام نمی دم، چه جوری ميشه توجه اونا رو به اين مساله جلب کرد؟"
Rhino2

.

براساس گزارش بنياد ديويد شلدريک(2)، تعداد 488 زنجيرکرگدن در طول سال گذشته در آفريقای جنوبی به طرز وحشتناکی سلاخی شده اند. ارزش هر کيلو از شاخ کرگدن حدود 50 تا 60 هزار دلار می باشد که در مقايسه با قيمت طلا از ارزش بالاتری برخوردار است. گرانی شاخ کرگدن از يک سو و تقاضای آن در برخی از کشورهای آسيايی به خصوص چين و ويتنام از سوی ديگر قاچاقچيان زيادی را برای کسب پول خونين حاصل از سلاخی کرگدنها به جان اين حيوانات آفريقايی انداخته است.
 
سفارتخانه چين در آفريقای جنوبی اعلام کرد که تا کنون پاکت حاوی ناخن دريافت ننموده است، اما به زودی اين سفارتخانه با موجی از پاکتهای ارسالی حاوی ناخن روبرو خواهد شد.


.

Wednesday, October 3, 2012

وحشیانه ترین پرونده کودک آزاری در تاريخ آمريکا

breyana1
 
نويسنده: زارا مجيدپور, ١٢ مهر ١٣٩١
 
شهرزادنیوز:وقتی کارآگاه ليندل رايت، با تن بی جان "بريانا"ی کوچک روبرو شد، طاقت از کف داد و به گريه افتاد. او بعدها در مصاحبه ای با کيم والز که از ماجرای بريانا گزارشی تهيه کرده بود، چنين گفت:"آنقدر گريه کردم که چشمام می خواستن از حدقه بيرون بزنن."
 
اما آن روز کارآگاه رايت چه ديد که توان جلوگيری از اشک ريختن را در خود نيافت؟
استفنی لوپز و اندی والترز، والدين بريانا، به همراه دايی او، استيون لوپز، به زندگی اين کودک که تنها پنج ماه و پنج روز از تولدش می گذشت، چنان هولناک خاتمه دادند که پرونده مرگ او به عنوان بدترين پرونده کودک آزاری نه تنها در ايالت نيو مکزيکو، بلکه يکی از بدترين موارد کودک آزاری در تاريخ آمريکا محسوب می گردد.
breyana2
آن گاه که کارآگاه رايت با بريانا روبرو شد علاوه بر ضرب و شتم و کبودی در سر و صورت، سينه، بازوها، پشت و پاها آثار پانزده جای گاز گرفتگی توسط فردی بالغ (مادر بريانا) در سراسر پيکر کودک مشاهده نمود که البته گاز گرفتگی های گذشته نيز هنوز آثارش بر بدن کودک مشهود بودند.
 
اما اين موارد تنها ظاهر شکنجه هایی بود که بريانا از زمان تولدش با آن روبرو شده بود. بعد از کالبد شکافی مشخص شد که پارگی هایی در مقعد و آلت تناسلی او نيز وجود دارد که در تحقيقات بعدی مشخص گشت که پدر و دايی بريانا بارها به پيکر نحيف و کوچک او تجاوز کرده بودند. چند هفته قبل از مرگ بريانا، دو تا از دنده های سمت راست او شکسته و انگشتان و بازوی چپ او نيز آسيب جدی ديده بودند.
 
بنا به گفته کارآگاه، هيچ عکسی از بريانا در خانه "پدر و مادرش" وجود نداشت و او برای اولين بار از اين نوزاد در حالی که روی ملحفه ای سفيد رنگ برای هميشه آرام گرفته عکسی می گيرد و سپس با استفاده از فتوشاپ آثار ضرب و شتم و کبودی را از چهره زيبای بريانا محو می سازد و برای اولين و آخرين بار چهره اين کودک را بدون آثار شکنجه برای هميشه ضبط و ثبت می نمايد.
breyana3
بعد از پايان تحقيقات پرونده بريانا و گذر از مراحل قانونی، دادگاه مادر کودک استفنی لوپز را به 27 سال، پدرش اندی والترز را به 63 سال و دائيش استيون لوپز را به 57 سال زندان محکوم نمود.
 
مادر بزرگ کودک نيز به علت آگاهی از شکنجه های وارده بر نوه اش و عدم اطلاع رسانی به مقامات مربوطه به حبسی کوتاه مدت محکوم گردید.
 
بريانا در 20 جولای سال 2002 در حالی که پنج ماه و پنج روز از زندگی سراسر شکجه اش می گذشت برای هميشه رخ در نقاب خاک کشيد، اما گويا خانواده او حتی از مرده او نمی گذرند.
 
خانواده او بر سر قبرش، قفسه ای فلزی همراه با درب قفل خورده ای قرار دادند تا از نزديک شدن مردم با خبر از داستان بريانا ممانعت نمايند؛ با اين حال مردم محل صليبی به همراه مجسمه ای به شکل فرشته ای کوچک که انگشتش به نشانه سکوت بر بينی اش قرار گرفته، را در نزديکی قبر کودک نصب نمودند. هنوز بعد از گذر سالها از مرگ بريانا، مردم بر پای صليبش گل می گذارند.
 
بيش از يک میليون نفر از گزارش تهيه شده از ماجرای بريانا که در يوتیوب موجود است، ديدن نموده و بيش از هزاران کامنت حاکی از اشک های ريخته شده به هنگام تماشای آن و خشم و نفرت از عملکرد والدين و دايی بريانا به چشم می خورد.
 
مرگ بريانا سبب شد تا تغيیراتی در قوانين نيومکزيکو داده شود. همچنين وب سايت هایی برای گراميداشت یاد او به وجود آمد. يکی از گردانندگان وب سايتی تلاش می کند با جمع آوری امضا از کانالی قانونی خانواده بريانا را مجبور ساخته تا قفس فلزی را از روی قبر بريانا بردارند تا بدين وسيله دوستدارانش دسته های گلشان را بدون هيچ مانعی بر سر قبر او قرار دهند.