All rights reserved. استفاده از مطالب با "ذکر منبع" آزاد است


contact: zaramajidpour@gmail.com


---------------------------------------------------------------



Tuesday, July 30, 2013

زنی که به پیشنهاد ازدواج نلسون ماندلا "نه" گفت


Amina-Cachalia
 
 
برگردان: زارا مجيدپور, ٨ امرداد ١٣٩٢
 


شهرزادنیوز: قبل از آن که نلسون ماندلا در هشتادمين سال تولدش با گراسا ميشل، همسر سومش، ازدواج نمايد، به دوست ديرين و مبارز پر دل و جرأت عليه رژيم آپارتايد "امينا کاچاليا" پیشنهاد ازدواج داد، اما امينا پيشنهاد او را نپذيرفت.
 
کاچاليا در 31 ژانويه امسال در سن 82 سالگی در گذشت. او در کتاب اتوبیوگرافيک اش با نام "هم قافيه بودن اميد و تاريخ" که به تازگی منتشر شده است، به جزئيات کامل رابطه اش با نلسون ماندلا پرداخت، اما در کمال شگفتی به پيشنهاد ازدواج ماندلا اشاره نکرد.
 
پسر او خالب کاچاليا، کسی که در نوشتن کتاب ياری اش داد، به نشريه ميل و گاردين گفت که مادرش او و خواهرش، کوکو، را از پيشنهاد ازدواج ماندلا با خبر نمود. اين مسئله بعد از مرگ پدرشان، يوسف، در ماه می سال 1995 روی داد.
 
در آن زمان ماندلا از همسرش، وينی مدکيزلا- ماندلا، جدا شده و در نهايت در ماه مارس سال 1996 او را طلاق داد. خالب می گويد: "در کتابش در اين باره حرفی نزد. نمی دونم چرا نمی خواست چيزی بگه. او من و خواهرم رو از اين پيشنهاد باخبر کرد."
 
"او از من خواست که باهاش ازدواج کنم، اما من نمی خوام اين کار رو انجام بدم." خالب در باره دليل مادرش چنين می گويد: "من خودم هستم و به تازگی شوهرم را که براش احترام فوق العاده زيادی قائلم، از دست دادم."
 
چهره ی با ثبات و ماندگار
 
قابل توجه ترين بخش کتاب "هم قافيه بودن اميد و تاريخ" که در اواسط اين ماه منتشر شد، به رابطه امينا و ماندلا اختصاص دارد. کوکو در مصاحبه ای که به تازگی با ميل و گاردين صورت داده است، چنين گفت:"ما هميشه می دونستيم که نلسون مادر ما رو خيلی دوست داره و در اين مورد هيچ شکی نداشتيم."
 
"از نحوه ی برخوردهای او با امينا، ميزان اوقاتی که تو خونه ی ما به سر می برد؛ حتی قبل از مرگ پدرم، نلسون چهره ثابت خونه ما بود و اين هم به خاطر امينا بود. او محبت زيادی به مادرم داشت. ماندلا ارتباط قوی سياسی با پدرم داشت، اما ارتباط شخصی بسيار قويتری را با مادرم داشت."
 
بنا به گفته ی خالب، در چرک نويس اوليه کتاب اطلاعات کمی درباره نلسون ماندلا وجود داشت. " من به مادرم گفتم: "مامان! اگه می خوای اين کتاب رو بنويسی، بايد جزئيات بيشتری رو بگی؛ مردم در اين باره سئوال خواهند کرد. اونا می خوان در اين باره بدونن. يا بايد همه چي رو بگی يا چيزی نگو. اين به انتخاب شما بستگی داره. به نظرم چون داری در اين کتاب درباره همه چيز حرف می زنی، پس چيزی را نا گفته نذار."
 
مادرم گفت:" نه اين خيلی سخته، نمی دونم آیا از عهده ام برمی آد که این کار رو بکنم." من گفتم: "در اين باره فکر کن و در موردش بنويس؛ انگار قرار نيست اين قسمت کتاب منتشر بشه. بعد می شينيم و می بينيم که برای انتشار اين قسمت به چه بافت و ساختکاری نياز داريم." کاری که بالاخره انجامش داديم.
 
امينا در متن نهایی کتاب که در ماه سپتامبر سال گذشته به پايان رساند، به موضوعات زیادی در باره ی رابطه اش با ماندلا اشاره نمود، ولی پيشنهاد ازدواج او را هم چنان ناگفته باقی گذاشت. خالب می گويد: او به اين مسئله در کتابش
اشاره نکرد - دليل اش رو از من نپرسين."
 
 
 

Tuesday, July 23, 2013

زنان و بهار عربی در مصر

Mursi1
 
 
 
زارا مجیدپور(سه سئوال از نامدارترين فمنيست دنيای عرب، نوال السعداوی), ١ امرداد ١٣٩٢
 
شهرزادنیوز:چند ماهی از به دست گرفتن قدرت توسط اخوان المسلمين در مصر و به رئيس جمهوری رسيدن محمد مرسی می گذشت، اما اخباری که از اوضاع زنان این کشور در سايت های خبری منتشر می شد خوشايند نبود. زنان در ميدان تحرير قاهره مورد تعرض قرار می گرفتند و در اين ميان احمد محمود عبدالله، واعظ سلفی معروف به ابو اسماعيل، در شبکه ی تلویزيون خصوصي اش تجاوز و آزار جنسی به زنان معترض را موجه و آن را "حلال" اعلام نمود!
 
بنا به گفته ی اين حامی محمد مرسی، زنان فعال نه به منظور اعتراض بلکه برای مورد تجاوز قرار گرفتن به ميدان تحرير می‌روند. ابو اسماعيل همان کسی است که به همراه پسرش کتاب انجيل را روبروی سفارت آمريکا پاره کرد و آن را به آتش کشید. دشمنی اين واعظ سلفی تنها به زنان معترض محدود نمی‌شود، بلکه او مسيحيان قبطی هموطنش را نیز "سگ" ناميده است.
 
چندی بعد از آن که تصوير محمد مرسی، رئيس جمهور مصر روی مجله "تايم" آمد و از او به عنوان "مهمترين مرد خاورميانه" نام برده شد، نهاد سازمان ملل برای برابری جنسيتی گزارشی را در 23 صفحه منتشر نمود. بر اساس آن گزارش 99.3 درصد زنان مصر برخی از انواع خشونت جنسی را تجربه کرده و از افزايش 50 درصدی آزار و اذيت زنان بعد از انقلاب خبر داد.
Naval-al-Sadavi 
 
از همين روی خواهان گفتگو با معروفترين فمنيست دنيای عرب، نوال السعداوی، شدم. چند روزی درخواستم بی پاسخ ماند که اين برخلاف رويه السعداوی بود، چون پیش از این یک بار با او برای مصاحبه تماس گرفته بودم که بلافاصله پذیرفته بود.
 
بنابراين با دخترش دکتر مونا حلمی- که با او نيز قبلا مصاحبه ای انجام داده بودم- تماس گرفتم. مونا خبر داد که نوال السعداوی در روستایی خارج از قاهره مشغول نوشتن کتابش می باشد و ماه ديگر به خانه اش باز می گردد.
يک ماه گذشت و من دوباره با نوال تماس گرفتم. او بی هیچ درنگی پيشنهاد مصاحبه ام را پذيرفت، فقط شرط گذاشت که بيش از سه سئوال از او نپرسم! 
 
سئوال اول: مردم مصر جان خود را برای دموکراسی به خطر انداختند، اما بعد از سرنگونی مبارک به اخوان المسلمين رای دادند. اخوان المسلمينی که برنامه ها و اهداف بسيار مشخصی دارند. آيا مردم مصر به سوی جهتی اشتباه حرکت نمی کند؟
 
نوال السعداوی: مصر توسط قدرت مذهبی داخلی و قدرت های استعماری خارجی که با يکديگر همکاری می کنند به عقب بازگشته است تا جنين انقلاب را سقط نمايند.
 
سئوال دوم: آينده مصر چه خواهد شد؟ آيا مصر به کشوری دموکراتیک تبديل خواهد شد يا به کشوری با حکومت اسلامی؟
 
السعداوی: مصر هرگز به کشوری با حکومت مذهبی يا استعماری تن نخواهد داد و انقلاب به راه خود ادامه خواهد داد، هر چقدر هم که با واکنش شديد روبرو گردد.
 
سئوال سوم: زنان در ردیف اول میدان تحرير قرار داشتند، اما حال ناديده گرفته می شوند و جای تعجب نخواهد بود اگر اين رويه ادامه پيدا کند و حقوق آنان نيز ناديده گرفته شود. شما برای کسب حقوق زنان در کشورتان سالهای طولانی مبارزه کرده اید. در باره اين وضعيت چه نظری داری؟
 
السعداوی: واکنش شديد عليه زنان و مردم فقير طولانی نخواهد بود. ما همگی عليه سرمايه داری پدرسالار مذهبی داخلی و خارجی مبارزه خواهيم کرد. 
 
چند هفته بعد، ميليونها نفر از مردم مصر خواستار استعفای محمد مرسی و شايد درست‌تر پس گرفتن قدرت از دستان اخوان المسلمين، اين بزرگ ترين و قديمی ترين سازمان اسلامگرای مصر، شدند. ارتش با مردم معترض همراه شد و عدلی منصور، رئيس دادگاه قانون اساسی، به عنوان رئيس جمهور موقت جايگزين مرسی گشت. اين انتقال قدرت با مرگ دهها نفر همراه بوده است.