All rights reserved. استفاده از مطالب با "ذکر منبع" آزاد است


contact: zaramajidpour@gmail.com


---------------------------------------------------------------



Monday, December 17, 2007

چه گوارای آفريقا

عکس از سايت تآمس سانکارا



1386-09-26 نویسنده زارا مجيدپور – شهرزاد نیوز



شهرزاد نیوز: به رياست جمهوری رسيدنش چيزی از منش والای او نکاست ،قدرت نتوانست با تمام زرق و برقهايش او را بفريبد .او فساد ناپذير بود.از زمانی که بر مسند رياست جمهوری کشورش تکيه زد تا چهار سال بعد که توسط همقطارش کشته شد چيزی بر دارايی اش افزوده نشد. چهارصد و پنجاه دلار حقوق ماهيانه اش بعنوان رئيس جمهور، يک دستگاه اتومبيل، سه دستگاه موتور سيکلت، سه گيتار، يک دستگاه يخچال و يک فريزر از کار افتاده تمام دارایی اش را تشکيل می داد. براستی او، فقيرترين رئيس جمهور دنيا بود.

تآمِس سانکارا در سال 1942 در يک خانواده کاتوليک در کشور" دلتای عليا " بدنيا آمد. در نوزده سالگی تآمِس جوان بر خلاف نظرخانواده که او را به سمت کليسا و کشيشی سوق می دادند به خدمت نظام رفت و به جای لباس کشيشی رخت رزم پوشيد.

يک سال از دوران سربازيش سپری شده بود که به ماداگاسکار فرستاده شد. در آنجا قيامهای مردم آن ديار را شاهد بود. در سال 1972 به کشورش ولتای عليا بازگشت و دو سال بعد در جنگی مرزی بين ولتای عليا و کشور مالی شرکت نمود. شرکت در اين کارزار او را در سرزمينش از سربازی گمنام به مردی محبوب مبدل ساخت . تآمِس، گيتار را خوش می نواخت و به موتور سيکلت نيز علاقه خاصی داشت.

در سال 1976 به سمت فرماندهی مرکز آموزش کوماندوها منصوب شد. در سال 1982 تآمس سانکارا بخاطر مخالفت با عملکرد ضد کارگری حکومت کشورش با گفتن اين جمله "ننگ بر آنان که دهان مردم را می بندند" از سمت دولتی اش استعفا داد. جمله او بعدها ورد زبان ميليونها مردم سرزمينش شد.

تآمس سانکارا، به گروه افسران کمونيست پيوست؛ افسرانی که عليه حکومت وقت دست به کودتا زدند. در سال 1982 يکی از اعضای اين گروه به نام ژان باتيست ائودرائودر به مقام رياست جمهوری رسيد. چندی از حکومت ژان باتيست می گذشت که او تآمس سانکارا را بعنوان نخست وزيرحکومتش انتخاب نمود.

ورود ژان کريستوف ميتران فرزند ميتران نخست وزير سابق فرانسه و مشاور او در زمينه آفريقا، پايان دوره نخست وزيری سانکارا بود. خلع قدرت سانکارا به درخواست ژان کريستوف ميتران صورت گرفت اما اين کار او را راضی نکرد . او از رئيس جمهورژان باتيست خواست که سانکارا را در بازداشت خانگی قرار دهد.

بازداشت خانگی سانکارا، او را از تلاش و تکاپو بازنداشت.در سال 1983 او عزمش را جزم کرد و به همراه عده ای عليه حکومت ژان باتيست کودتا کرد. کودتايش موفق شد و او بعنوان رئيس جمهور انتخاب شد.

سروان تآمس سانکارا زمانی که به رياست جمهوری کشورش رسيد تنها سی و چهار بهار از زندگيش می گذشت . تنها کشور خارجی حامی آن کودتا کشور ليبی بود، البته حمايت آن کشور هم بدون دليل نبود. ليبی خود رادر آستانه جنگ با فرانسه می ديد و روی کار آمدن تآمس سانکارا که ازمخالفان دولت فرانسه بود برای کشور ليبی امتيازی محسوب می شد که نمی توانست آن را ناديده بگيرد.

سياست تآمس سانکارا بر اصول زير تکيه می کرد: مبارزه با فساد، پيش گيری ازبروز قحطی، و بهداشت و آموزش.

در سال 1984 يکسال بعد از به حکومت رسيدنش نام کشورش را از ولتای عليا به "بورکينافاسو "تغيير داد.نامی که حتی بعد از مرگش همچنان باقی ماند. "بورکينافاسو "به زبان بومی اين کشور يعنی "سرزمين ِ مردم ِ پاک سيرت ".

سانکارا ، زنان را در پستهای کليدی دولتش قرار داد. آن روزها، شرکت زنان در امور دولتی به خصوص مقامات بالا عملی بود که با بافت جوامع مردسالار آفريقايی به خصوص غرب آفريقا هيچ همخوانی نداشت. سانکارا، چنان به همت و عملکرد زنان اعتماد و باور داشت که حتی گارد محافظ شخصی خود را از بين زنان انتخاب نمود. زنان گارد شخصی او همگی موتورسواران قابلی بودند. تآمس سانکارانقلابی مارکسيستی بود با باورهای بزرگ و والا .

در کشوری که ختنه زنان عادی جلوه می کرد او با خط قرمز کشيدن بر اين جنايات آن را ممنوع ساخت و زنان سرزمينش را از اين سنت ابلهانه نجات داد. چند همسری را که برای مردان آفريقايی ريشه در قبايل و باورهايشان داشت ممنوع اعلام نمود و روش های جلوگيری از بارداری را مورد تشويق بسيار قرار داد. حکومت او به عنوان اولين دولت آفريقايی حضور بيماری ايدز راپذيرفت و تلاش نمود که با اين بيماری مهلک مبارزه کند.

سانکارا با هر گونه تجمل، فساد و برتری جويی مبارزه می کرد. به محض به دست گرفتن قدرت تمام اتومبيلهای مرسدس بنز دولت را فروخت و به جايش اتومبيل رنو که ارزانترين اتومبيل کشورش بود را جايگزين نمود. تمام وزاری او همگی از ارزانترين اتومبيل استفاده می کردند. سانکارا به آن چه که می گفت اعتقادی راسخ داشت. هرگز اجازه نداد تصويرش را بر ديوارها بياويزند. وقتی از او علت را جويا شدند او چنين گفت: - در اين کشور- هفت ميليون تآمس سانکارا وجود دارد. در باور سانکارا هيچ تفاوتی بين او و ديگران وجود نداشت و اين را در عمل نيز بارها ثابت نمود. همان اعتقاد، رمز محبوبيت او بود.

در دوران کوتاه چهار ساله رياست جمهوريش ماليات روستائيان را حذف نمود، دستورداد تا تمام کودکان کشورش واکسينه شوند. به همت او ده ميليون درخت در بورکينافاسو کاشته شد تا درختان مانع پيش روی صحرا گردند. در کشوری که تمام تحصيلکرده هايش به 2 درصد می رسيد دستور سواد آموزی داد.

در 15 اکتبر 1987 تآمس سانکارا اين چه گوارای آفريقا به همراه تنی از يارانش توسط يکی از همرزمانش در کودتای کشته شد. بعد از کشته شدنش او را در قبری گمنام قرار دادند اما اين قبر توسط مردم کشف و به زودی به مقبره ای قابل احترام مبدل شد.

zaramajidpour@yahoo.co.uk

منبع : وب سایت توماس سانکارا