All rights reserved. استفاده از مطالب با "ذکر منبع" آزاد است


contact: zaramajidpour@gmail.com


---------------------------------------------------------------



Tuesday, July 21, 2009

در انتظار مرگ نلسون مندلا در نودویکمین سالگرد تولدش



نويسنده: زارا مجيدپور



٣٠ تیر ١٣٨٨

شهرزادنیوز: در کمپين انتخابات رياست جمهوری سال 2009 در آفريقای جنوبی، تلوزيون آن کشور، تصوير نلسون مندلا را در حمايت از "جيکوب زوما" رييس حزب حاکم کنگره مردم آفريقا نشان داد. پخش صحنه ی حضور نلسون مندلای 90 ساله با آن ضعف جسمانی در حالی که با کمک نوه اش" مند-لا" به سختی گام برميداشت، سبب گشت که عده ای مند-لا را برای کسب پست سياسی از طرف حزب حاکم و واداشتن نلسون مندلا برای حضور در کمپين زوما مورد انتقاد قرار دادند.


به گفته‌ی منتقدان، مند-لا با اين کار نه تنها سلامت بزرگ مرد آفريقای جنوبی را به خطر انداخته، بلکه فرصتی را برای حزب حاکم مهيا ساخت تا از حضور ومحبوبيت نلسون مندلا به نفع خود بهره‌برداری سياسی نمايد. مند-لا مندلا، در رد اتهامات پاسخ داد که هيچ دخالتی در اين کار نداشته و پدر بزرگش به خواست و ميل خود در کمپين شرکت نموده است. قابل ذکر است که بعد از پيروزی حزب حاکم ای اِن سی، مند-لا به پارلمان راه يافت.


در هفته‌های اخير بار ديگر نام نوه ی 35 ساله ی نلسون مندلا به رسانه‌ها ی آن کشور راه يافت. بنا به افشاگری يکی از نمايندگان پارلمان، مند-لا مندلا، کليه حق و حقوق تصويربرداری از مراسم خاکسپاری پدر بزرگش، نلسون مندلا، را در قبال مبلغ سه ميليون رند- حدود 367 هزاردلار آمريکا- را به شبکه سخن پراکنی آفريقای جنوبی- اِس اِی بی سی واگذار نموده است. گويا اِس اِی بی سی، برای جبران کمبود بودجه خود به خصوص در سالهای اخير، حق مراسم خاکسپاری مندلا را که از آن به عنوان "پروژه ای اِم" ياد می کنند، خريداری نموده تا با فروش آن به شبکه های بين المللی سود هنگفتی را بدست آورد.


مند-لا در پاسخ خبرنگار روزنامه ی استار که از او درباره ی اين قرارداد سوال کرده بود، گفت:" نمی دونم در مورد چی حرف می زنيد". او کليه اتهام ها را بی اساس و اشتباه خواند. اگر چه سخنگوی اِس ای بی سی، نيز چون مند-لا، وجود چنين معامله و پروژه ا ی اِم را انکار کرده است، اما شواهد نشان می دهد که در چند ماه اخير، اِس اِی بی سی، در شهر کوچک " گُونو"؛ زادگاه مندلا و احتمالا محل دفنش، مبلغ 400 هزار رند- حدود 49 هزار دلار- سرمايه گذاری نموده است. با استفاده از اين سرمايه، چند کافه نت در شهر گُونو راه اندازی شده است.



اِس اِی بی سی، راه اندازی اين کافه نت ها را به منظور استفاده ی مردم به خصوص جوانان گُونو عنوان نموده، اما به نقل از رسانه ها، راه اندازی شبکه ی اينترنت نه برای استفاده ی مردم گُونو بلکه برای پوشش خبری مراسم تدفين نلسون مندلا سرمايه گذاری شده است. در آن زمان خبرنگاران خارجی برای پوشش دادن اخبار به شبکه اينترنت کافه نت ها نيازخواهند داشت و برای استفاده از آن نيز حاضرند ارقام کلانی پرداخت نمايند. گويا، چندين خبرگزاری بزرگ جهان با عده ای از ساکنان گُونو قراردادهایی را به امضا رسانده اند تا در روزهای مراسم خاکسپاری، از خانه های آنان برای اسکان موقت تيم خبرنگارانشان استفاده نمايند.


بی گمان نام مندلا، يکی از معروف ترين نامهای جهان است و مند-لا مندلا نيز نام و اعتبارش را مديون پدربزرگش می باشد. به دليل انتساب نلسون مندلا، به خانواده ی پادشاهی قبيله "کووزا"، مند-لا توانست به عنوان رييس طايفه ی"اِم ويزو" انتخاب گردد. اِم ويزو يکی از طايفه های قبيله کووزاست با جمعيتی حدود 250 هزار نفر. آنان در اطراف شهر گُونو در استان دماغه شرقی زندگی می کنند. نلسون مندلا صاحب دو فرزند پسر بود. پسر ارشدش در تصادف رانندگی کشته شد و فرزند ديگرش" ماک گتو"، پدر مند-لا، در سال 2000 به دليل ابتلا به ايدز درگذشت.




ژوهانسبورگ- آفريقای جنوبی


Thursday, July 16, 2009

جام جهانی فوتبال 2010 و قاچاق انسان




مترجم: زارا مجيدپور
٢٥ تیر ١٣٨٨

شهرزادنیوز: "لوئی سدی باکا"، سفير ايالات متحده، هشدار داد که در جام جهانی فوتبال 2010، آفريقای جنوبی با افزايش تن فروشی و قاچاق انسان روبرو خواهد بود. بنا به گفته ی او، سال 2010 تن فروشی و روسپيگری کودکان افزايش خواهد يافت و فاحشه خانه‌ها نيز به شهرها نزديکتر خواهند شد.


سدی باکا که در شهر پرتوريا سخن می گفت اعلام نمود که "براساس گزارش سال 2008 که در ژوئن امسال منتشر شد، 12.3 ميليون نفر در سراسر دنيا قربانی قاچاق انسانند. اکثر قربانيان به دليل پيشنهاد کار به دام قاچاقچيان گرفتار می شوند و سپس در کشور خارجی مورد سوء استفاده قرار گرفته و بدون هيچ حمايتی به حال خود رها می شوند." او اضافه کرد: "مردان، زنان و کودکان فقير چون برده گان، به عنوان مستخدم و يا کارگر مزرعه مورد بهره برداری قرار می گيرند. در عین حال - زنان و دختران- تحت فشار قرار می گيرند تا برای کسب درآمد بيشتر برای قاچاقچيان به تن فروشی روی آورند."


سفير آمريکا تأکید کرد: "پليس می بايست برای مبارزه با قاچاق انسانها، با مردم همکاری نمايد. پليس تنها به مساله ی تن فروشی متمرکز شده است نه قاچاق انسان. زنان تن فروش ابتدا قربانی قاچاقچيان می شوند و سپس تحت فشار آنان، به تن فروشی روی می آورند. آفريقای جنوبی می بايست در زمينه ی مبارزه با قاچاق انسان فعالتر عمل نمايد. دولت اين کشور به قاچاق جنسی بيشتر از "قاچاق کارگر" توجه نشان می دهد." او اشاره نمود که به خدمت گرفتن افراد در ارتش برای دراز مدت نيز گونه ی ديگری از برده داری محسوب می شود. وی ادامه داد: "ما درباره ی دکترها يا معلمها صحبت نمی کنيم... به عنوان مثال در کشور اريتره، دولت افرادی را مجبور می کند که به عنوان گارسون و با نام خدمات ملی در رستورانها کار می کنند- بدون آن که اين افراد اختياری در انتخاب شغلشان داشته باشند.


براساس گزارش وزارت خارجه ايالات متحده در سال 2008، آفريقای جنوبی منبع، محل عبور و کشور مقصد برای قاچاق مردان، زنها و کودکان می باشد. گزارش مذکور خاطر نشان می کند که دختران اين کشور در داخل سرزمينشان به عنوان مستخدم و يا در تجارت جنسی و پسرها نيز درزمينه‌های چون دستفروشی، خدمات غذايی- مثل تحويل غذا در منازل- و کارهای کشاورزی مورد استثمار قرار می گيرند.


اسناد و مدارک نشان می دهد که کودکان آفريقای جنوبی، برای حفظ شغل اعضای خانواده اشان در مزرعه و يا برای حفظ مکان اسکانشان، به عنوان کارگر بدون مزد برای صاحبان مزارع کار می کنند. زنان و دختران ديگر کشورهای آفريقايی نیز به منظور تجارت جنسی، مستخدم و يا ديگر کارهای خدماتی به آفريقای جنوبی قاچاق می گردنند و گاه به منظور تجارت جنسی به کشورهای اروپايی فرستاده می شوند.


مردان جوان و پسر بچه های موزامبيکی، زيمباوه ای و مالاويايی برای کار در مزارع به آفريقای جنوبی قاچاق می شوند. گاه آنان بعد از ماهها کار سخت و قبل از آن که حقوقشان را از مزرعه دار دريافت نمايند، توسط پليس دستگير می شوند. پليس آنان را به دليل ورود غير قانونی، به کشورهايشان ديپورت می کند. گروههای جنايی سازمان يافته شامل گروههای با مليت نيجريه ای، چينی و کشورهای اروپای شرقی درکشور آفريقای جنوبی فعالند. اين گروهها به همراه باندهای داخلی، وسايل تسهيل قاچاق انسانها را به خصوص در زمينه تجارت جنسی فراهم می آورند.



Monday, July 6, 2009

حکومت اتحاد ملی



نويسنده: زارا مجيدپور


اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
يکشنبه ۱۴ تير ۱٣٨٨ - ۵ ژوئيه ۲۰۰۹


در فضای به شدت پلیسی، بسته و غیر دموکراتیک در کشور، مردم خسته از استبداد به پای صندوقهای رای رفتند تا رییس جمهور آینده خود را انتخاب نمایند. رییس جمهور وقت با برخورداری از حمایت سران نظامی، حزبی و بهره مند از ثروت کشور، رقیب انتخاباتی اش را "عروسک خیمه شب بازی قدرتهای بزرگ" نامید و برایش خط و نشانها کشید


انتظار می رفت که یکی دو روز بعد از انتخابات نتایج آن اعلام گردد، اما کمیسیون انتخاباتی که خود دست چین شده ی رییس جمهور بود اعلام نتایج را شش هفته به تاخیر انداخت. برخلاف تعلل عمدی اعضای کمیسیون، شبه نظامیان وابسته به دولت و پلیس بلافاصله سرکوب مخالفان رییس جمهور را آغاز نمودند


شبه نظامیان که عمدتا در شاخه جوانان حزب حاکم "زانوپی اف" عضویت داشتند، خانه ها و کلبه های مخالفان رییس جمهور "موگابه" را به آتش کشیده و یا آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند. پلیس باتوم به دست بسیاری از طرفداران" سانگیرای" رقیب انتخاباتی را دستگیر نمود.
در زیمباوه، هیچ رسانه ی منتقدی قابل تحمل نیست و به شدت سرکوب می شود. در آستانه انتخابات، حکومت زیمباوه به خبرنگاران خارجی اجازه داد که به این کشور سفر نمایند تا از نزدیک شاهد حضور مردم در انتخابات باشند. حوادث بعد از انتخابات نشان داد که موگابه و اطرافیانش از حضور مردم به نفع خود بهره برداری سیاسی نمودند. با آغاز خشونت بی حد و حصر نیروهای نظامی و امنیتی علیه مردم و به تصویر کشیدن آن توسط خبرنگاران، رژیم از آنان خواست که بلافاصله خاک زیمباوه را ترک نمایند؛ البته در این میان چند نفر از آنان دستگیر شدند


به دلیل بسته شدن راههای خبر رسانی، تنی چند از مردم زیمباوه با استفاده از دوربین موبایلهایشان از صحنه های سرکوب مخالفان توسط پلیس فیلمبرداری نمودند. آنان با وجود کنترل شدید دولت بر اینترنت و مسدود کردن اغلب سایتها توانستند فیلمها را در اختیار خبرگزاریهای بزرگ قرار دهند. اگر چه تصاویر و فیلم های ارسالی بسیار محدود بود اما توانست توجه افکار عمومی مردم جهان را به مساله ی سرکوب مخالفان در زیمباوه جلب نماید


"چکمه های سیاه" و "بریگارد پنجم" برای فعالین سیاسی زیمباوه ای نام آشنایست. اعضای بریگارد پنجم در کشور کره شمالی آموزش دیده اند. به دستور موگابه، از این گروه در جریان قتل عام ۲۰ هزار نفری قبیله "ماتبله" استفاده شد. چکمه های سیاه یا پلیس ضد شورش زیمباوه نقش ویژه ای در سرکوب مخالفان بر عهده دارند. بعد از پایان انتخابات، تعدادی از دانشجویان و اعضای رده بالای حزب مخالف حکومت، توسط اعضای چکمه های سیاه مورد شکنجه قرار گرفتند


چند فعال سیاسی زیمباوه ای پناهنده به آفریقای جنوبی، از حضور افراد پلیس در خانه های مخالفان خبر دادند. بنا به گفته ی آنان، افراد پلیس از افراد هوادار سانگیرای می پرسیدند: "با کدام دستت رای دادی؟" هوادار بی خبر از همه جا، دستی که با آن برگه ی انتخابات را پر نموده بود نشان می داد و پلیس نیز بلافاصله دست او را در حضور اعضای خانواده اش قطع می نمود. در جریان سرکوب مخالفان، دهها نفر کشته، بیش از دو هزار نفر مورد ضرب و شتم قرار گرفته و حدود ۵ هزار نفر ناپدید شدند. عده ای عضوی از بدنشان قطع گشت و چند نفر نیز زنده به آتش کشیده شدند


حزب جنبش برای تغییرات دموکراتیک- ام دی سی-؛ حزب اپوزسیون حکومت، از پیروزی خود در انتخابات خبر داد که بلافاصله با هشدار مقامات امنیتی روبرو گشت. مقامات امنیتی اعلام نمودند که اعلام زود هنگام خبر پیروزی مانند تصمیم برای "کودتا" است و با آن به شدت برخورد خواهند نمود.
بعد از ۶ هفته، کمیسیون انتخابات اعلام نمود که سانگیرای ۴۷ درصد و موگابه ۴٣ درصد از آری را به خود اختصاص داده اند. بنا به گفته ی کمیسیون، به دلیل آن که هیچ کدام از دو نامزد نتوانسته اند اکثریت آری را کسب نمایند؛ انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد. در آن انتخابات حزب جنبش برای تغییرات دموکراتیک توانست ۱۱۰ کرسی پارلمان را از آن خود کند در حالی که حزب زانو پی اف به رهبری موگابه تنها ۹۶ کرسی را به دست آورد

.
بعد از خاتمه انتخابات میزان خشونت علیه مخالفان چنان بالا گرفت که سانگیرای رسما اعلام نمود که در دور دوم شرکت نخواهد کرد. موگابه؛ قبل از اعلام نتایج دور دوم، دعوتنامه های به چند تن از شخصیتهای سیاسی کشورها ارسال نمود تا در مراسم تحلیف ریاست جمهوریش حضور یابند.
شورای امنیت سازمان ملل اگر چه علیه سرکوب وحشیانه مردم زیمباوه اعتراض نمود اما عملا به دلیل حمایت کشورهای چین و روسیه از موگابه؛ نتوانست قطعنامه ای علیه حکومت زیمباوه صادر نماید. سانگیرای تلاش کرد که حمایت رهبران کشور آفریقایی را کسب نماید. اگر چه روسای کشورهای بوتسوانا، زامبیا و نخست وزیر کنیا با او همراه گشتند اما در مقابل رهبرانی چون عمر بونگو رییس جمهور گابن از موگابه حمایت نمودند. موگابه با توجه به شناختش از رهبران آفریقا اعلام نمود که هیچ کشور آفریقایی جرات سرنگونی حکومتش را ندارد و درخواست بوتسوانا برای کناره گیریش را نیز" باد هوا" خواند

.
جامعه توسعه جنوب آفریقا- سدک- "تابو امبکی" رییس جمهور سابق آفریقای جنوبی را به عنوان مذاکره کننده اصلی بحران زیمباوه برگزید. در جریان گفتگوها، نگاه غیرمنصفانه و یکطرفانه امبکی نارضایتی سانگیرای را به همراه داشت. او بارها از جامعه توسعه جنوب آفریقا درخواست نمود که فرد دیگری را به عنوان میانجی گر معرفی نماید.
بعد از بازگشت تابو امبکی از اجلاس سران گروه هشت در هوکایدوی ژاپن و انتقاد آنان از عملکرد او به عنوان میانجیگر، دور تازه ای از مذاکرات آغاز گشت. رابرت موگابه حاضر شد که با مورگن سانگیرای دولت اتحاد ملی را تشکیل دهد. در فوریه ۲۰۰۹ سانگیرای به عنوان نخست وزیر سوگند یاد نمود در حالی که موگابه مقام ریاست جمهوری خود را هم چنان حفظ می نمود.
برخی از هواداران حزب جنبش برای تغییرات دموکراتیک، سانگیرای را به دلیل پذیرش پست نخست وزیری در حکومت موگابه مورد انتقاد قرار دادند.


در مقابل آن گروه؛ دسته ی دیگر از هواداران بر این باور بودند که قبول پست نخست وزیری توسط سانگیرای با توجه به شرایط حاضر به نفع کشور و مردم زیمباوه است
زیمباوه ای که روزی سبد نان آفریقا بود اینک در قفسه های فروشگاهیش نانی یافت نمی شد. اقلامی چون شکر، شیر و... سر از بازارهای سیاه در آورده بود. بیمارستانها خالی از دارو و پمپ بنزینها خالی از بنزین بود. هزاران نفر از مردم زیمباوه که به دلیل نبود آب آشامیدنی سالم به بیماری وبا مبتلا گشته بودند جان باختند. رییس جمهور موگابه به جای مهار بحران بهداشتی؛ دولتهای آمریکا و بریتانیا را متهم نمود که با پخش میکروب وبا تلاش می کنند حکومت او را سرنگون نمایند

.
اسکناسهای آن کشور به پشیزی نمی ارزید و به جای آن از پولهای کشورهای آفریقای جنوبی- رند- و دولار آمریکا در معاملات استفاده می شد. چندین سال تحریم علیه زیمباوه تنها بر شانه ی مردم عادی سنگینی می کرد، مردمی که با فقر، گرسنگی و ایدز دست و پنجه نرم می کردند. در چنین شرایطی بود که سانگیرای، مردی که بارها به دستور موگابه دستگیر و شکنجه شده بود به عنوان نخست وزیر زیمباوه سوگند یاد کرد
.