All rights reserved. استفاده از مطالب با "ذکر منبع" آزاد است


contact: zaramajidpour@gmail.com


---------------------------------------------------------------



Wednesday, February 10, 2010

رييس جمهور عيالوار

جيکوب زوما، رييس جمهور آفريقای جنوبی در کنار همسرانش


زارا مجيدپور



٢١ بهمن ١٣٨٨

شهرزادنیوز: "بيست تا بچه؟ زوما، رييس جمهور ماست يا پدر ملت ما؟" رآدميلا، زن هندی تبار، چنان با صدای بلند جملاتش را ادا کرد که ناخود آگاه مرا به ياد کلاس‌های درسش انداخت. صدايش آن وقت که بالا می‌رفت، دانش آموزان نوجوانش را بلافاصله به سکوت می‌کشاند

از چند سال پيش، به خصوص در دو سال گذشته که "جيکوب زوما" به عنوان رييس جمهور کشور آفريقای جنوبی انتخاب شد، در هر جمع دوستانه يا فاميلی، صحبت از او به ميان می آيد و هر بار به دليلی
.
رحمان، وکيل رنگين پوست، رادميلا را مخاطب مي سازد: "تو می دونستی که اين "پسر زولو" از چند همسری حمايت می‌کنه؛ درسته؟" زن، سرش را به نشانه‌ی مثبت تکان می دهد. "پس چرا بهش رای دادی؟

گويا رحمان دو سالی بود که چنين فرصتی را انتظار می‌کشيد. دوره، دوره‌ی انتخابات رياست جمهوری در آفريقای جنوبی بود و او در جمعی دوستانه تلاش می‌نمود که دوستانش را قانع سازد تا دست از حمايت از حزب حاکم کنگره ملی آفريقا- اِی اِن سی- بردارند. و آن شب رادميلا با درشتی با او سخن گفته بود.

رحمان از اواخر دوران نوجوانيش مبارزه عليه حکومت نژادپرست آفريقای جنوبی را آغاز کرده بود و بی گمان يکی از صادق‌ترين حاميان حزب کنگره محسوب می‌شد. حزبی که در آن زمان، غير قانونی بود. اين حمايت بی دريغ با خاتمه‌ی دوره‌ی اول رياست جمهوری "تابو اِمبکی"- جانشين مندلا- به پايان رسيد
.
"اِمبکی و زوما، جانشينان خوبی برای "مندلا" نبوده و نيستند"

اين جمله را بارها و بارها از رحمان شنيده بودم و حالا بعد از دو سال، فرصت مغتنمی بود برای گير انداختن دوست قديمی‌اش رادميلا.

"چی شد رَد؟ چرا جواب نمی‌دی؟"

زن، روی مبل کمی جا به جا شد. باریکه ای از موهای لخت و سياهش را دور انگشت سبابه اش چنان پيچيد که انگار می‌خواست آن‌ها را با انگشتش فر کند. رادميلا با تغيير موضوع گفتگو که در آن سخت استاد بود، از دام سوالات رحمان به سرعت و سهولت جست.
.
کشور ما تا چند وقت ديگه ميزبان جام جهانی فوتباله. عروسي‌های پشت سر هم رييس جمهور و بيست تا بچه‌اش- البته تا اين لحظه- چه تصويری از کشور و مردم ما به دنيا ارائه می‌کنه؟ ما تا اين لحظه سه تا بانوی اول داريم."
.
رحمان از روی صندلی ميز ناهارخوری بلند می‌شود و هيکل تنومندش را روی مبل راحتی رها می کند: "سونو، مادر بيستمين بچه‌ی زوما، دختر رييس کميته‌ی سازمان‌دهنده جام جهانيه. همين مساله نشون می‌ده که زوما، چقدر به جام جهانی فوتبال و پرستيژ کشورمون به عنوان ميزبان علاقه منده."
.
دُوميسانی، پزشک سياه پوست، تکه‌ای از "بيلتُونگ" را از ظرف روی ميز برمی‌دارد و قبل از آن که آن را در دهانش بگذارد می‌گويد: "رَد، اگه زوما، "دلامينی"- زن دوم- رو طلاق نمی‌داد و "کيت" – زن سوم- هم خودکشی نمی‌کرد الان پنج تا بانوی اول داشتيم. البته تا آخر دوره‌ی رياست جمهوری زوما که احتمالا دو دوره است تعداد بانوهای اول کشور حتما به پنج، شش نفر خواهد رسيد."

لبخند شيطنت آميزی روی لبان رحمان ظاهر می شود: "زوما، واقعا مساوات رو به خوبی بين زن هاش رعايت می کنه. اولی - سی زاکله- رو به عنوان بانوی اول کشور انتخاب می‌کنه. زن دوم طلاق داده ش رو به عنوان وزير به کابينه‌اش می‌آره و جوونترين زنش رو هم در مسافرتهای خارجی با خودش همراه می‌بره. به اين می‌گن رعايت مساوات.

اشاره‌ی رحمان به جوان‌ترين همسر زوما "اِنتولی" و همراهيش در سفرهای خارجی، مرا به ياد اجلاس بانوان اول کشورهای غير متعهد در رم انداخت. اِنتولی جوان در حالی در اجلاس بانوان اول کشورهای غير متعهد شرکت نمود که اصلا "بانوی اول" کشورش محسوب نمی‌شود. در حاشيه همان اجلاس اعظم السادات فراحی، همسر محمود احمدی نژاد با اِنتولی ديدار نمود. در عکس‌هایی که از آن ديدار گرفته شده بود، چهره‌ی اِنتولی چنان گرفته، جدی و خالی از لبخندهای زيبای هميشگي اش بود که انگار او را به زور به آن ملاقات فرستاده بودند

"دُومی، اگه از ترس زنت نبود تا حالا چند تا زن گرفته بودی؟"


دُوميسانی با همان آرامش هميشگيش به رحمان رو می‌کند و می گويد: "زولو بودن- هم قبيله با رييس جمهور- که دليل نميشه که من چند تا زن بگيرم. همين زنم تا آخر عمر برام کافيه."
.
کم نيستند مردان سياه پوست تحصيل‌کرده‌ای چون دُوميسانی که باوری به چند همسری ندارند. اگر چه در فرهنگ سنتی‌ی قبيله‌ی زولو، تک همسری، از فقر مرد حکايت می‌کند و زنان بسيار مرد از ثروت او. اما اين باور سنتی در ميان مردان طبقه‌ی متوسط شهرنشين چندان پر طرفدار نيست. زنان اين دسته از مردها، اغلب همچون شوهرانشان تحصيل کرده‌اند
.
يوهان، مهندس سفيد پوست، جام در دستش را به آرامی تکان می‌دهد. تکان‌ها، شراب قرمز خوش رنگ محتوی جام
را به رقص درمی‌آورند. "بيست تا بچه؟ ما ماليات‌دهنده‌ها بايد خرج اين يکی بچه زوما رو هم پرداخت کنيم." کمتر حرفی از يوهان شنيده می‌شد که با آمار و ارقامی همراه نباشد. شايد به دليل همان شناخت بود که همگی منتظر بوديم يوهان حرفش را تمام کند.

در جايی خوندم که از جمعيت چهل و هفت ميليونی آفريقای جنوبی، فقط "پنج ميليون" ماليات می‌دند، يعنی هر فرد ماليات‌دهنده، "نُه نفر" رو با مالياتش حمايت می‌کنه. البته چند ميليون مهاجر غير قانونی رو هم بايد به جمع اين چهل و دو ميليون ماليات نده اضافه کرد." و سپس می پرسد: "حالا قراره زوما چند دفعه‌ی ديگه ازدواج کنه و چند تا بچه به بيست تا بچه‌اش اضافه کنه؟"

می‌گويم: غير از اين سه زنش، دو تا نامزد هم داره که "لآبُولآ"ی- مهريه- آن‌ها رو هم پرداخت کرده، يکی از اين نامزدها، سه تا بچه از زوما داره. رادميلا، ادامه می‌دهد: "البته منهای اين سه تا زنش و دو تا نامزدش، يک زن در ژوهانسبورگ، يک زن در ريچاردبی و خواهر يک قاضی مجموعا پنج فرزند از زوما دارند."

دُوميسانی عينکش را روی بينی‌اش جا به جا می‌کند و می‌گويد: "همين ديروز در خبری خوندم که يک مرد جوون سی ساله اهل زيمباوه، ادعا کرده که پسر جيکوب زوماست. در همون خبر نوشته شده بود که پليسی که اون جوون رو ديده گفته که او خيلی شبيه زوماست."

رحمان بلند بلند می‌خندد: "با يه آزمايش دی اِن ای ميشه به صحت يا عدم صحت چنين ادعای پی برد. البته بعيد نيست که زوما در دوران طولانی تبعيدش، بچه‌های ديگه‌ای رو هم در ديگر کشورهای آفريقايی درست کرده باشه."

از رحمان می‌پرسم: حدود هشتاد درصد مردم کشور آفريقای جنوبی، مسيحی هستند و قانون اساسی هم از قانون تک همسری حمايت می‌کنه. با وجود چنين قانونی چه چطور يک مرد می‌تونه با بيش از يک زن ازدواج کنه؟

پاسخ می‌دهد: "در سال نود و هشت، تغييراتی در قانون به وجود آمد و ازدواج‌های سنتی – اديان بومی- و يا مذهبی- اسلام- به رسميت شناخته شد. با اين تغيير، دست مردهای سنتی و مذهبی باز گذاشته شد. البته زن اول مرد، زن قانونی او محسوب ميشه، نه زن‌های ديگه. مثلا اگر من چهار تا زن داشته باشم و فردا بميرم و وصيت‌نامه‌ای هم نداشته باشم، طبق قانون، زن اول تنها وارث من محسوب ميشه."

رادميلا، چند تايی چيپس از ظرف برمی‌دارد و همه را در دهانش جای می‌دهد. صدای خرد شدن آن‌ها با کلماتش مخلوط می‌شود: "شايد به همين دليله که زوما برای تک تک زن‌هاش خانه‌های گرون و مجزا خريده تا نشون بده چقدر زن‌هاشو دوست داره."

زوما در يکی ازمصاحبه‌هايش گفته بود: "من عاشق زن‌هام هستم و به بچه‌هام هم افتخار می‌کنم." با وجود ابراز چنان عشق و افتخاری، در وب سايت رسمی حزب حاکم، اطلاعاتی از تعداد همسران و فرزندان او وجود ندارد

زیرنویس:


*بيلتونگ؛ در آفريقای جنوبی، بر روی دو سطح تکه گوشت حيواناتی چون گاو، آهو، شترمرغ و غيره ادويه‌های مخصوص ماليده و سپس گوشت را خشک می‌کنند. بعد از خشک شدن، گوشت را به صورت ورقه های نازک بريده و مصرف می کنند.