.
ترجمه و تلخیص: زارا مجیدپور
..
١٤ مهر ١٣٨٩
.
شهرزادنیوز: با تکان ساده مچ دستش، ارکستر شروع به نواختن میکند. جیانگ شیئو اینگ، اولین رهبر ارکستر زن چینی است که دهها سال است رهبری ارکسترها را با شور و ظرافت رهبری میکند. مهارت او سبب شده که به عنوان یکی از برجستهترین رهبران ارکستر سمفونی در چین شناخته گردد.
.
شهرزادنیوز: با تکان ساده مچ دستش، ارکستر شروع به نواختن میکند. جیانگ شیئو اینگ، اولین رهبر ارکستر زن چینی است که دهها سال است رهبری ارکسترها را با شور و ظرافت رهبری میکند. مهارت او سبب شده که به عنوان یکی از برجستهترین رهبران ارکستر سمفونی در چین شناخته گردد.
.
با وجود این که هشتاد ساله است اما هیچ نشانی از کم کاری و کم تحرکی در او دیده نمیشود. جیانگ هنوز هم در برابر دسته ارکستر در جای مخصوص قرار میگیرد و با تکان نرم و روان دستش، ارکستر درجه یک را رهبری میکند. او با خود عهد نموده است تا زمانی که قادر باشد چوب میزانه را به حرکت درآورد، رهبری ارکستر را همچنان ادامه دهد.
.
.
سن و سال، مانع و پایبندی بر سر راه جیانگ نیست. او هم چنان به تمرین و اجراهای منظم میپردازد، دربارهی موسیقی سخنرانی میکند و توضیح میدهد که مردم چگونه میتوانند با گوش سپردن به موسیقی کلاسیک و اپرا از آنها لذت ببرند. در طول این سالها، او تنها یک هدف را دنبال کرده است: ترویج موسیقی کلاسیک در بین تودههای مردم.
.
.
یادگیری موسیقی
.
جیانگ در سال 1929 به دنیا آمد. شش ساله بود که شروع به یادگیری پیانو نمود. برای او موسیقی تنها یک سرگرمی محسوب می شد و هرگز تصور نمیکرد که به عنوان حرفهی مادامالعمرش درآید. بعد از پایان مدرسه، برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی در پکن ثبت نام کرد.
.
جیانگ در سال 1929 به دنیا آمد. شش ساله بود که شروع به یادگیری پیانو نمود. برای او موسیقی تنها یک سرگرمی محسوب می شد و هرگز تصور نمیکرد که به عنوان حرفهی مادامالعمرش درآید. بعد از پایان مدرسه، برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی در پکن ثبت نام کرد.
.
در سال 1948 بر خلاف خواست والدینش از ادامه تحصیل در رشته پزشکی سر باز زد و به گروه نمایش کایفانگ در استان خِنان پیوست. جیانگ میگوید: "یه بار همکارام در گروه، جمع شدند تا با هم آوازی رو تمرین کنند. بعضی از اونها نمیتونستن نتهای موسیقی را بخونن. من به اونها کمی آموزش دادم و بعدش، اونها با دقت بیشتری آواز خوندن. اونها فکر میکردند که اطلاعات من درباره ی موسیقی خوبه و به همین دلیل از من خواستند که رهبریشون رو به عهده بگیرم."
.
.
جیانگ در سال 1952 در مدرسه عالی موسیقی چین شروع به تحصیل نمود و هفت سال بعد در کنسرواتور چایکوفسکی مسکو - که یکی از بهترین مدارس عالی موسیقی در جهان است - شروع به تحصیل نمود. در سال 1961 برای اولین بار رهبری ارکستری را در مسکو به مناسبت دوازدهمین سالگرد تاسیس جمهوری خلق چین به عهده گرفت. یک سال بعد جیانگ به چین بازگشت تا در هنرستان مرکزی موسیقی تدریس نماید اما سه سال بعد، "انقلاب فرهنگی" (1966- 76) مانعی بر سر راه فعالیتهای حرفهای او ایجاد کرد، دورانی که اجرا و آموزش موسیقی کلاسیک در چین ممنوع بود.
"
"
منو برای کار با گروه اپرای پکن فرستادن. احساس ناراحتی و ناامیدی میکردم. فکر میکردم که منو مجبور میکنن که برای همیشه از رهبری ارکستر دست بکشم." اما او به جای احساس اندوه و تاسف، تصمیم گرفت موسیقی ای که در اپرای سنتی چینی استفاده میگردد، را بیاموزد. "در اون زمان چیزهای زیادی از اپرای سنتی چینی یاد گرفتم."
.
.
شور و پشتکار
.
زمانی که انقلاب فرهنگی به پایان رسید، جیانگ در خانه اپرای مرکزی در چین شروع به کار کرد. او از خاطرههایش میگوید: "ما یه اجرا در پکن داشتیم که خیلی از کارگرها و خانوادههاشون برای دیدن اپرای "لاترویتا" اومده بودن. در اون زمان، مردم چین اپرای غربی رو نمی شناختند و براشون قابل درک نبود. اگرچه ما به زبان چینی آواز میخوندیم، با این حال درک اون موسیقی برای اونها سخت بود. مردم اون قدر گیج بودن که من نمی تونستم اجرا رو شروع کنم. از دیدن این صحنه خیلی ناراحت شدم، اما نمی تونستم تماشاچی ها رو سرزنش کنم. اونها یک دهه بود که از لذت بردن از موسیقی غربی منع شده بودند و من نمیدونستم بعنوان یک هنرمند چه کار باید بکنم تا این شرایط رو تغییر بدم."
.
بعد از آن، جیانگ بیست دقیقه قبل از اجرای هر برنامه ای، درباره اپرا و موسیقی سخنرانی و توضیح میداد. زمانی که برای اولین بار این کار را شروع کرد، مجبور شد با اتوبوسی خود را به سالن اجرا برساند تا در سالن اجرا، به تماشاچیان درباره اجرا توضیحاتی ارائه نماید. او میگوید: "در تموم جلسات کوتاه آموزشی، من دربارهی اپرای غربی به صورت بسیار ساده و ابتدایی توضیح میدادم. بعدها مردم به اختیار خودشون به این جلسات میاومدن، بعضی از اونها که به دلیلی نمی تونستن در یکی از جلسهها حاضر بشن برای روز بعد بلیط می خریدن؛ فقط به این دلیل که کلاس آموزشی منو از دست داده بودن. بعد از دیدن واکنش مردم، تصمیم گرفتم که سطح دانش موسیقی کلاسیک رو بالا ببرم و این شد کار و حرفه م."
.
زمانی که انقلاب فرهنگی به پایان رسید، جیانگ در خانه اپرای مرکزی در چین شروع به کار کرد. او از خاطرههایش میگوید: "ما یه اجرا در پکن داشتیم که خیلی از کارگرها و خانوادههاشون برای دیدن اپرای "لاترویتا" اومده بودن. در اون زمان، مردم چین اپرای غربی رو نمی شناختند و براشون قابل درک نبود. اگرچه ما به زبان چینی آواز میخوندیم، با این حال درک اون موسیقی برای اونها سخت بود. مردم اون قدر گیج بودن که من نمی تونستم اجرا رو شروع کنم. از دیدن این صحنه خیلی ناراحت شدم، اما نمی تونستم تماشاچی ها رو سرزنش کنم. اونها یک دهه بود که از لذت بردن از موسیقی غربی منع شده بودند و من نمیدونستم بعنوان یک هنرمند چه کار باید بکنم تا این شرایط رو تغییر بدم."
.
بعد از آن، جیانگ بیست دقیقه قبل از اجرای هر برنامه ای، درباره اپرا و موسیقی سخنرانی و توضیح میداد. زمانی که برای اولین بار این کار را شروع کرد، مجبور شد با اتوبوسی خود را به سالن اجرا برساند تا در سالن اجرا، به تماشاچیان درباره اجرا توضیحاتی ارائه نماید. او میگوید: "در تموم جلسات کوتاه آموزشی، من دربارهی اپرای غربی به صورت بسیار ساده و ابتدایی توضیح میدادم. بعدها مردم به اختیار خودشون به این جلسات میاومدن، بعضی از اونها که به دلیلی نمی تونستن در یکی از جلسهها حاضر بشن برای روز بعد بلیط می خریدن؛ فقط به این دلیل که کلاس آموزشی منو از دست داده بودن. بعد از دیدن واکنش مردم، تصمیم گرفتم که سطح دانش موسیقی کلاسیک رو بالا ببرم و این شد کار و حرفه م."
.
او با بسیاری از ارکسترهای داخلی همکاری کرده و جوایز متعدد داخلی و خارجی را از آن خود نموده است. رهبری سمفونیهای چینی و اپراهای بسیاری را بر عهده داشته است از جمله اپرای ایتالیایی "مادام باترفلای" و یا اپرای فرانسوی "کارمن".
.
.
در سال 1991 جیانگ از خانه مرکزی اپرا بازنشسته شد. بعد از بازنشستگی، پیشنهاد حکومت محلی مبنی بر تاسیس و مدیریت ارکستر فیلارمونیک در "َشیئه مِن" را پذیرفت که اولین ارکستر حرفهای غیر دولتی در کشور محسوب میگردد. جیانگ میگوید: "بهترین چیز درباره شیئه مِن اینه که من میتونم ارکستر رو به صورت هنری اداره کنم که این باعث سرعت در پروسه کار میشه. ما پنج ساعت در روز تمرین میکنیم با هر هفته یه برنامه جدید، از کلاسیک تا معاصر از موسیقی غربی تا شرقی."
.
.
بعد از سالها تلاش، ارکستر فیلارمونیک شیئه مِن، نه تنها یکی از ارکسترهای بزرگ در چین محسوب میگردد بلکه در سراسر جهان نیز معتبر و شناخته شده است. جیانگ میگوید: "هنوز شیئه مِن، قلمروی بکری برای موسیقی کلاسیکه و همچنان زمین حاصلخیزی برای این کاره."
.
.
در کنار حمایت دولتی، کمپانی های بزرگ داخلی نیز با کمک های مالی ثابت اقدام به حمایت از ارکستر او کردند. بعد از برطرف شدن مشکل بودجه، جیانگ شروع به اجرای هفتگی کنسرت برای ساکنان شیئه مِن و دیگر ساکنان مناطق نزدیک نمود، کسانی که هرگز شانس شنیدن موسیقی کلاسیک را نداشتند. نتیجه این کنسرت ها آن بود که دهها هزار نفر از ساکنان شیئه مِن، طرفدار موسیقی کلاسیک شدند؛ معاون شهردار شهر یکی از این هواداران است. او در فرصتهای مختلف از تاثیر ارکستر و موسیقی کلاسیک بر زندگیش سخن میگوید.
.
.
در سپتامبر 2009 بسیاری از شاگردان سابق جیانگ، کنسرتی را در هشتادمین سال تولد و به پاس خدمات شصت ساله فعالیت هایش در عرصه موسیقی برگزار نمودند. امروزه بسیاری از شاگردان او از معروفترین رهبران ارکستر میباشند، برخی از آنان رهبری ارکستر و اپراهایی را در اروپا بر عهده دارند.
.
.
جیانگ میگوید: "فکر میکنم از زمانی که رهبر ارکستر شدم، خوشبخت ترین آدم روی زمین هستم، اگرچه این کار مشکله. یه رهبر میتونه با بسیاری از موسیقیدانها برای خلق یه موسیقی فوق العاده کار کنه و هم چنین میتونه از موسیقی به همراه تماشاچیان لذت ببره. من همه ی اینها رو خوشبختی و سعادت میدونم
."
.می باشد" With a flick of the wrist"توضيح: تيتر اصلی اين مطلب
.منبع: مجله "زنان چین" منتشر شده در شهر پکن، چین
.