.
گفتگوی زارا مجيدپور با ناتالی دوتوآ، يکی از قهرمانان شناگر معلول جهان, ٧ تیر ١٣٩١ |
.
شهرزادنیوز: ناتالی دوتوآ در شهر کيپ تاون، آفريقای جنوبی، چشم به جهان گشود و در سن 14 سالگی رقابت در مسابقات شنای بينالمللی را آغاز نمود. در سال 2001 در هفده سالگی پای چپ او بر اثر تصادف اتومبيل از ناحيه ی زانو قطع شد، اما ناتالی جوان پس از مدتی دوباره به استخر بازگشت
.
ناتالی دوتوآ در سن 18 سالگی برنده و ركورد دار زمانی شنای 50 متر و 100 متر سبک آزاد معلولين جهان شد. او در فاصله سالهای بين 2002 تا 2010، 15 مدال طلا، 2 نقره و يك مدال برنز را به خود اختصاص داد.
..
او در بازیهای المپيک پکن، چين، پرچم كشور خودش را حمل نمود. ناتالی برای مسابقات المپيک پکن واجد صلاحيت گردید و در مسابقهی 10 كيلومتر بانوان، مقام شانزدهم را كسب نمود. در ميان 100 نفر از برجسته ترين شخصيتهای آفريقای جنوبی در سال 2004، ناتالی دوتوآ رتبه چهل وهشتم را از آن خود ساخت.
.
او برای مسابقات المپيک لندن، بريتانيا، واجد صلاحيت نشد. تنها هدف او در حال حاضر شرکت و موفقيت در رقابت های بازیهای پارالمپيک لندن است.
.
پای چپ شما درسال 2001 در يک سانحه از ناحيه زانو قطع شد. بعد از اين تصادف شما روحيه خود را از دست دادی و دایم میگفتی که: "من يه پامو از دست دادم." چگونه با اين روحيه بد دست و پنچه نرم کردی و به فردی قوی و با روحيه تبديل شدی؟
.
ـ از دست دادن يک پا و يا هر نوع تغيير ناخوشايند نيازمند تلاش دائمی است، تقلا و کوششی روزانه برای بهتر و بهتر شدن.
من 17 سال از عمر خود را دو پا داشتم و ده سال است كه از آن خط سقوط كردهام و نمیتوانم بهخاطر بياورم كه اولين بار چگونه با پای قطع شدهام دويدم. اين مسئله به اهداف و راههای رسيدن به آن بستگی دارد و در آن راه نبايد از هيچ تلاشی فروگذار نماييد. زمانی كه دو پا داشتم می خواستم به هدفم برسم، خواسته من با از دست دادن يک پا تغيير نكرد. اين بدان معنا نيست كه شما از روحيه درب و داغان که بر اثرواقعه ای ناخوشايند گريبانگيرتان می شود بهبود می يابيد، بلكه به آن معنا است كه به خودتان فرصتی بدهيد و به اين ترتيب زندگی را به شيوه ای هرچه تمامتر و سرشارتر سپری كنيد.
شما يکی از سريعترين شناگران ماراتون جهان هستيد. بزرگترين چالشی كه تا كنون با آن مواجه شدی چه بود؟
.
ـ به اعتقاد من همه ما صرفنظر از داشتن معلوليت يا سلامت، با چالشهايی روبرو شدهايم. مثلا شايد قادر نباشم تا با شناگرانی که با سرعت بالا شنا می کنند همگام شوم و يا در كل مسير 10 كيلومتری با دردی در ناحيه پشت و يک زخم در پا روبرو شوم.، اما اينها چالشهايی هستند كه من بايد با آن مواجه شوم تا بتوانم درجايی كه میخواهم رقابت كنم. در آنجا مسائل بسياری موجود است كه ما در دوران فعاليتهای حرفه اي با آن روبرو می شويم، اما توافقات محرمانهای به امضا می رسند که در آن باره سخنی نگوييم. چالش اصلی سعی و تلاش است برای رو به راه شدن کارها با تيم كوچکی که اطرافم هستند، افرادی كه به توانائي هايم اعتقاد دارند
.
چرا در رشته فيزيولوژی و ژنتيک تحصيل کردی؟
.
ـ من تنها يک سال در اين رشته تحصيل كردم و پس از آن به خارج كشور رفتم و نتوانستم در آزمون شرکت کنم چرا كه در زمان برگزاری آن و همچنين ثبت نام مجدد برای تمرين شنا در سفر بودم. من نسبت به علم ژنتيک و بُعد روانشناختی زندگی انسانها علاقه داشتهام. اين که در آينده در چه رشته ای تحصيل خواهم کرد هيچ نظر خاصی ندارم
.
در سال 2004 درميان 100 نفر از افراد برجسته آفريقای جنوبی رتبهی 48 را کسب کردی. برخی اعتقاد دارند كه شهرت
با مسئوليت همراهه. نظر شما چيه؟
اعتقاد ندارم كه مسئوليت يا مشهور بودن يا خود بودن بخشهای مختلفی از خودِ وجودی من هستند. من فردی هستم كه در جستجوی اهداف و روياهايم هستم و در اين بين از بسياري از موانع عبور نموده و سعی ميكنم با آنها مبارزه كنم و تلاش میكنم تا از خطا و اشتباهاتم درس بگيرم و از زندگی لذت ببرم. من به تنهايی نمیتوانستم از عهده همه اينها برآيم. من تيمی از افرادی را دارم كه به ارزشها اعتقاد دارند. اين ارزشها آموزش داده شدهاند تا بتوان در عصر كنونی از آن پيروی نمود، اما ما آن را سازماندهی میكنيم. اين همان كسی است كه من میخواهم باشم.
.
چه پيامی برای افرادی كه روياهايی دارند اما با چالش مواجهاند داری؟
ـ من به تازگی آراگون را مطالعه می کنم و برخی از لغات اژدها به نام "سافيرا" توجه مرا به خود جلب می کند. آراگون، سواركار اژدهاست كه انتظار میرود تمامی نژادها را از شر برخی از سوارکاران اژدها نجات بخشد و در واقع موجوديت جهان بر عهدهی اوست
..
جملات سافيرا بدين گونه است: "آراگون، دنيا با مشکلات بسياری دست و پنجه می کند و به زودی درهم می شکند و از ديوانگی منفجر میشود. آنچه تو احساس میكنی همانی است كه ما اژدها حس میكنيم. تقدير شوم و بی شفقتی به عصر ما خاتمه می بخشد. برای كسانی گريه كن كه در اين آشفتگی از پای در می آيند و اميدوار باش كه شايد ما با قدرت شمشير و سپر تو و چنگالها و دندانهای من برنده آيندهای روشنتر باشيم." اين ها چيزيهايست كه من بدان انديشيده و همچنان میانديشم. اگر به نظر شما اين عبارات مناسب است شما هم از آن بهره بگيريد
. |