All rights reserved. استفاده از مطالب با "ذکر منبع" آزاد است


contact: zaramajidpour@gmail.com


---------------------------------------------------------------



Tuesday, September 10, 2013

باورهای خرافی در قبيله "چ سوآنا" در آفريقای جنوبی

South-Africa
 
 
 
نويسنده: زارا مجيدپور, ١٩ شهریور ١٣٩٢
 
شهرزادنیوز: "دیدينتله" خبر می دهد که مادر و مادربزرگش برای ديدارش به خانه اش آمده اند و من آنها را برای روز بعد به خانه ام در شهر ژوهانسبورگ دعوت می کنم. مدتها بود که با ديدينتله در باره ی باورهای قبيله اش "چ سوآنا" – یا "تسوانا"- گفتگو کرده بودم و او مادر و مادربزرگش را افراد مناسبی می دانست برای پاسخ دادن به سئوالات بی شمارم.
 
برای مادر و مادربزرگ فنجان های پر از چای "رويبوس"(1) و برای ديدی و خودم ليوان های پر از قهوه را روی ميز می گذارم. کنار ليوان ها ظرف پر از "راسک" ( 2) را قرار می دهم و می گويم: ديدی، اين راسک خونگيه و کيفيتشم هم فوق العاده است. ديدی که به راسک علاقه عجيبی دارد دانه ای درشت را بر می دارد و آن را تا انتها در ليوان قهوه اش فرو می برد، لحظه ای بعد نيمی از راسک خيس خورده را داخل دهانش می برد و با لذت مشغول خوردن آن و نوشيدن قهو ه اش می شود.
 
مادر که قبلا توسط دخترش از موضوع گفتگو آگاه شده، بلافاصله به مسئله ی باورهای قبيله اش، "چ سوآنا"، می پردازد و من بی هيچ درنگی گفته هايشان را به دفترچه ام منتقل می کنم.
 
ورود ميهمان
 
"اگر کف دست راست کسی بخاره، يعنی پولی به دست می آره." و با لبخندی اضافه می کند کف دست من که هيچ وقت نمی خاره؛ اگر هم بخاره، دست راستم نيست." و سپس می افزايد: "اگر زنبوری در آشپزخانه باشه، يعنی به زودی مهمون گرسنه ای خواهيم داشت."
 
مهمان گرسنه گويا چيزی را به ياد ديدی می اندازد که بلافاصله می گويد: "اگر زبونت را گاز بگيری، هم مهمون گرسنه ای به خونت می آد." و ادامه می دهد: "وقتی چشمت پلک بزنه، يعنی کسی رو که خيلی وقته نديدی به زودی می بينی. هم چنين اگر خروسی جلوی در بياد، به معنی اين که مهمون خواهيم داشت."
 
ديدی ليوان قهوه اش را که تا قطره آخر نوشيده روی ميز می گذارد و در حالی که به ظرف راسک نگاه می کند می گويد: "يه پرنده ای هست که اسمش رو به انگليسی نمی دونم چی ميشه؛ اگر اون پرنده تو حياط خونه مون بشينه بلافاصله اونو کيش می کنيم. بنا به باور مردم قبيله امون اون پرنده، شوم و نحسه."
 
مادر در حالی که لبخند می زند و به نوشته های بد خطم که به تندی نوشته ام نگاه می کند با تأنی می گويد: "زنان نبايد از قابلمه غذا بخورند، چون باعث ميشه بارون بياد.
 
دختران جوان
 
مادر بزرگ که به آرامی از فنجان چايش می نوشد، ادامه می دهد: "دخترهای جوون نبايد تخم مرغ بخورند، چون اگه بچه دار بشن بچه هاشون مثل مرغ زود از خواب بيدار ميشن." نگاهی به دیدی می اندازم، ابروهای نازک قيطانی اش را بالا و پايين می کند و لبخند می زند.
 
"دختر جوون نبايد گوشت همراه با غضروف بخوره، دليلش اينه که وقت وضع حملش با سختی زايمان می کنه." و می‌افزايد: "نبايد روی پای زنی که شوهر نکرده رو لگد کرد، اين کار بخت رو از دختر دور می کنه."
 
زنان باردار
 
به چهره ی پر از چروک مادربزرگ نگاه می کنم و می پرسم در باره ی زنان حامله چه باورهای داريد؟
مادر بزرگ پاسخم می دهد: "زن حامله نبايد جلوی در بايسته، وگرنه وضع حملش با مشکلاتی روبرو ميشه يا زمان بيشتری برای به دنيا آوردن بچه اش درد ميکشه." و می افزايد: "زن حامله نبايد به قبرستان بره، چون ممکنه ارواح شرور به بچه آسيب برسونن."
 
مادر می گويد: "اگر زن حامله موی سرشو ببافه، وضع حملش با مشکل روبرو ميشه. زن حامله نبايد از روی حفاظ بپره، اين کار وضع حمل او را با مشکل روبرو می کنه و يا بچه اش را سقط می کنه." و می افزايد: "زن حامله نبايد دست خودش رو خيلی بلند کنه، مثلا رختی رو روی طناب آويزون کنه. اين کار باعث فشار آمدن به بند ناف نوزاد ميشه."
 
مادر بزرگ روی صندلی جا به جا می شود و می گويد: "زن بيوه تا زمانی که سوگوار مرگ شوهرشه نبايد توی روستا اين ور و انور بره، اين کار باعث بد شگونیه و هم چنين مانع اومدن بارون ميشه." و ادامه می دهد: "اگر فردی کيک بخوره، در روز عروسيش بارون مياد يا باد می وزه. اگر نوزاد پسری دارای آلت تناسلی خيلی کوچکی باشه، فرزند دوم پسر خواهد بود."
 
ديدی کاغذی را از کيفش در می آورد و می گويد: چند روز پيش با چند تا از دوستان هم قبيله ام در باره باورهای خرافی صحبت می کردم. آنها هم چيزهای گفتند که برات نوشتم: "با جارویی که داخل خونه رو تميز کردين، نبايد خارج از خونه رو هم تميز کنين. اين کار باعث ورود جادوگران به خونه ميشه و يا معنويت داخل خونه را از بين ميبره."
 
"بعد از غروب آفتاب نبايد به گدا يا کسی که خواهان آرد ذرت يا نمک باشه چيزی داد. اين کار هم معنويت را ازخونه فرد دهنده خارج می کنه." "با شمع روشن يا چراغ روشن نبايد از خونه بيرون رفت. اين کار افراد خونه رو از معنويت دور می کنه."
 
مادر که گويا چيزی به ياد آورده، می گويد: "در شب نبايد سوت زد."هم چنین: "اگر فردی با کلاه وارد خونه فردی بشه نشونه بی احترامی به مرد خونه تلقی ميشه."
 
پای نوشت:
 
ريبوس در زبان آفريکانس به معنی "بوته قرمز" است. چای ريبوس در آفريقای جنوبی بسيار محبوب است. اين چای دارای خواص بسياری است.
 
راسک يک نوع نان شيرينی خشک است که در کشور آفريقای جنوبی بسيار پرطرفدار است. اين شيرينی خشک را در
ليوان قهوه يا فنجان چای داخل فرو می برند و بعد از لحظاتی آن را خارج نموده و می خورند.